آیا مجلس هم باید همچون مردم، از سر درماندگی و عجز ناله کند؟ این از عجایب روزگار است که هم رسانهها و افکار عمومی، باید از این وضعیت اقتصادی بنالند و نیز همه نمایندگان مجلس. مجلسیان بهتر است، عملکرد گذشته خود را جلوی دیدگان بیاورند و آنجا که در تشخیص مصالح کشور و مردم با مصالح دولت و دولتیان دچار اشتباه شدند، باید اندرون را بنگرند و به مردم پاسخگو باشند؛ اما اکنون دیگر خود کرده را تدبیر نیست!
تحولات اخیر در بازار ارز و سکه و به طور کل در عرصه اقتصادی، در حالی واکنش مجلس را برانگیخته که باید گفت: «خود کرده را تدبیر نیست».
به گزارش «تابناک»، اعتراض اصلی نمایندگان مجلس به عملکرد تیم اقتصادی دولت است که برخی بر این باورند تعمدا و برخی دیگر معتقدند سهوی، ضربات جبران ناپذیری به کشور وارد شده است، یکی از نمایندگان از خیانت دولت صحبت میکند و دیگری از بردن آبروی اقتصاد کشور. هماکنون مجلسیان در حالتی شبیه نیمه تعطیلی و پراکنده، مواضع تندی در پیش میگیرند و تلاش میکند نوشداروهایی را پیش از مرگ به سهراب برساند، ولی دولت همچنان ساکت است.
مقصر در این میان کیست؟
دولتها عموما در هر کشوری، میل به افزایش اختیارات و قدرت را خویش دارند و طبیعتا میکوشند تا جایی که میشود، خود را از پاسخگویی و شفافسازی رها کنند و در این میان، ثمره صدها سال تلاش نظری و مبارزه عملیاتی تحول در عرصه حکمرانی و سیاستورزی برای کنترل قدرت دولتها، تأسیس مجلس بوده است تا به عنوان نماد حاکمیت مردم؛ خرد جمعی، منافع و مصالح آنان را نمایندگی کرده و دولت را مجبور به پاسخگویی و شفافسازی عملکرد خود کند. تردیدی نیست که هر گونه مسامحه این نهاد در نظارت بر دولت ـ که هیچگاه از سر کشیدن جام قدرت سیری ندارد ـ نه تنها مصالح و منافع یک ملت را قربانی میکند، بلکه در مجموع، ممکن است کلیت کشور را به راههایی بی بازگشت راهنمایی کند.
بنابراین، هر گونه سهلانگاری دولت، مسئولیت ناپذیری آن، عدم شفافیت آن، بیتوجهی به مصالح و منافع مردم و کشور به صورت تعمدی یا به دلیل درک نادرست از تحولات و همچنین ناآگاه بودن مدیران دولتی، در کارنامه مجلس ثبت میشود.
در واقع امروز نمایندگان مجلس در نشریات و رسانههای عمومی به سیاستهای اقتصادی دولت میتازند، ولی گویا آنان راه را اشتباه آمدهاند. رسانه و مطبوعات و تریبونهای عمومی برای بیان نظریات افکار عمومی و حتی تظلم خواهیهای مردم است. تریبون نمایندگان مجلس اتفاقا رأی و نظر آنان در قانونگذاری و نظارت بر دولت است و این از عجایب روزگار است که هم رسانهها و افکار عمومی باید از این وضعیت اقتصادی بنالند و همه نمایندگان مجلس.
در اینکه این وضعیت را دولت باید اداره و مدیریت کند، شکی نیست. اینکه این وضعیت با سوءمدیریت دولت حاصل شده، تردیدی نیست. در اینکه دولت اکنون سکوت کرده و خواستههای بحق مردم را پاسخ نمیگوید، سخنی نیست.
اما آیا مجلس هم باید همچون مردم، از سر درماندگی و عجز ناله کند؟ این از عجایب روزگار است که هم رسانهها و افکار عمومی، باید از این وضعیت اقتصادی بنالند و نیز همه نمایندگان مجلس. مجلسیان بهتر است، عملکرد گذشته خود را جلوی دیدگان بیاورند و آنجا که در تشخیص مصالح کشور و مردم با مصالح دولت و دولتیان دچار اشتباه شدند، باید اندرون را بنگرند و به مردم پاسخگو باشند؛ اما اکنون دیگر خود کرده را تدبیر نیست!
نظرات شما عزیزان: